صدور انقلاب تمنا و تقابلى از درون و بیرون
بنیاد طلوع |
سه شنبه, ۱۵ بهمن ۱۳۹۲، ۱۲:۴۳ ق.ظ |
۰ نظر
فیروز دولتآبادى
جستجو براى شناسائى دلایل این تقابل که حتى در نظام دو قطبى - توسط دو بلوک رقیب - شاهد آن نبودهایم، دلیل اجماع دو قطب قدرت براى شکست و نابودى انقلاب اسلامى، و اینکه چرا روح حماسى انقلاب اسلامى همچنان روبه عروج و عزت باقى مانده و تمناى صدور آن از درون و بیرون پا برجاست، به اضافه تهاجم جدیدى که علیه انقلاب اسلامى توسط دوستان نادان و دشمنان دانا آغاز گردیده است.انگیزه نوشتن این سطور مىباشند. بحث صدور انقلاب اسلامى از لحظه ورود حضرت امام (ره) به پاریس و اوجگیرى نهضت مقدس مردم ایران در کانون توجهات جامعه جهانى قرار گرفت و اولین پرسشها در این باب توسط نهادهاى سیاسى غرب و قبل از پیروزى انقلاب اسلامى مطرح گردیدهاند، دلایل امر نیز روشن بوده است. زیرا انقلاب اسلامى ایران یکبار دیگر پس از جنگهاى صلیبى، اسلام و ارزشهاى متعالى آنرا مبناى هویت و حرکت مجدد مسلمانها قرار مىداد. و اگر جنگهاى صلیبى با آزادسازى سرزمینهاى غصب شده عملا خاتمه یافت انقلاب اسلامى به دلیل وقوع در استراتژیکترین منطقه جهان و در مهمترین کشور این منطقه و با شورانگیزترین شعائر و وحدت بخش ترین ایدئولوژى و با بىشمارترین مخاطبین و در گستردهترین جغرافیا و با شدیدترین تمنا و تمایل براى توسعه و صدور - از درون و بیرون - براى تغییر مبانى نظام بینالملل و بالتبع تغییر ساختار آن - نظام دو قطبى - مواجه بود، به همین دلیل موج مقابله با مقوله صدور انقلاب اسلامى قبل از پیروزى نهائى آن در 22 بهمن 1357 آغاز گردید. البته پاسخ حضرت امام (ره) نیز روشن و صریح بود. "نهضت مقدس ایران نهضت اسلامى است و از این جهتبدیهى است که همه مسلمین جهان تحت تاثیر آن قرار مىگیرند." (1)
با پیروزى انقلاب اسلامى و تشکیل دولتبحث صدور انقلاب به یکى ا زاصلىترین و جذابترین موضوعات جامعه انقلابى ایران تبدیل گردید. برداشتهاى اولیه نزد دوستان و دشمنان یکسان بود، انقلاب اسلامى همچون سایر انقلابهاى دنیا باید یکى از سه دیدگاه ذیل را انتخاب نماید:
الف - دیدگاه رادیکال. در این دیدگاه منافع ملى با منافع آرمانى یکسان فرض مىشود و هر نوع نرمش در برابر نظام بینالمللى مطرود و براندازى نظامهاى مخالف در اولویتخط حماسى صدور انقلاب قرار مىگیرد.
ب - دیدگاه فرصت طلبانه. طرفداران این دیدگاه منافع ملى را اصل و منافع آرمانى را فرع بر آن مىدانند. تکیهگاه اصلى را بر بازسازى ملى و کوشش براى صدور انقلاب را غیر منطقى و موکول به اقتضاء شرایط بینالملى مىدانند.
ج - دیدگاه محافظهکارانه. این گروه منافع آرمانى را فاقد وجاهتبینالمللى دانسته و تنها منافع ملى را به رسمیت مىشناسند این دیدگاه هر گونه فعالیتى را براى صدور انقلاب عملى نادرست و موجب برانگیختن حساسیت منفى جامعه جهانى بر علیه منافع ملى مىداند. لکن بنیانگذار جمهورى اسلامى در ایران، علىرغم تاکید دائمى بر خدشه ناپذیر بودن اصل صدور انقلاب به نفى و طرد هر سه دیدگاه پرداختهاند، دلایل حضرت امام را مىتوان به شرح ذیل دستهبندى نمود:
الف - دلایل مکتبى: هر سه دیدگاه از صدور انقلاب کسب قدرت را هدف دارند، حال آنکه در باور حضرت امام هدف از صدور انقلاب انجام تکلیف براى ترویج اسلام است نه کسب قدرت.
ج - دلایل جامعهشناختى: از دید حضرت امام صدور انقلاب باید نتیجه کار مشترک و موکول به خواست توام با کوشش خود مردم باشد. در صورتى که هر سه دیدگاه حرکتهاى زورمدارانه که مستلزم اخذ تصمیم و اقدام بجاى ملتها است را در دستور کار دارند.
د - دلایل سیاسى: هر سه دیدگاه به صدور انقلاب نگاه ابزارى دارند، حال آنکه حضرت امام آن را یکى از اصول سیاستخارجى در اسلام مىدانند.
مزید بر دلایل فوق باید توجه داشت که حضرت امام در زمان نفى و طرد هر یک از سه دیدگاه مطروحه لحن و نحوه استدلال بخصوصى داشتهاند که مبین دقت و توجه ایشان به جبهه خودى و بیگانه نیز مىباشد.
ایشان در پاسخ به گروه اول - دیدگاه رادیکال - که توجیه قدرتمند خود را از عبارت زیباى ایشان "اسلام مرزى نمىشناسد" (2) گرفته بودند، با لحنى آمرانه و ارشادى مىفرمایند: "ما که مىگوئیم باید انقلاب به همه جا صادر بشود. این معنى غلط را از او برداشت نکنند که ما مىخواهیم کشورگشائى کنیم. ما همه کشورهاى اسلامى را از خودمان مىدانیم. همه کشورها باید در جاى خودشان باشند." (3) علت طرد این دیدگاه توسط حضرت امام (ره) آن است که طرفداران این نظریه به دلیل روح حماسى، قدرت دشمن را نادیده و یا کم ارزیابى مىکنند و به دلیل عدم موفقیتبه ماجراجوئى و نهایتا به شکست تن خواهند داد. لحن ایشان در نفى و طرد دیدگاه دوم - فرصت طلبانه - هشدار دهنده است: "مسائل اقتصادى و مادى اگر لحظهاى مسئولین را از وظیفهاى که بر عهده دارند منصرف کند. خطرى بزرگ و خیانتى سهمگین را به دنبال دارد. باید دولت اسلامى تمام سعى و توان خود را در اداره هرچه بهتر مردم بنماید، ولى این بدان معنى نیست که آنها را از اهداف عظیم انقلاب که ایجاد حکومت جهانى است منصرف کند." (4) به باور حضرت امام طرفداران این دیدگاه با اضافه ارزیابى نمودن نظام سلطه، فرصت طلبى را مشى سیاستخود قرار خواهند داد و استفاده از زور - قدرت ظالمانه - را براى حفظ دستاوردهاى محدود و مقطعى - اگر دستاوردى را تصور کنیم - مجاز خواهند دانست و در نهایتیا شکستخورده یا بدتر از شکستبه همان قدرتى تبدیل مىشوند که براى براندازى آن قیام کرده بودند.
لکن لحن پاسخ ایشان به گروه سوم - دیدگاه محافظهکارانه - قاطع و کوبنده است "ما انقلابمان را به تمام جهان صادر مىکنیم". (5)
از منظر امام ا ین دیدگاه که خاستگاهى ملىگرایانه - ناسیونالیستى - دارد ضمن آنکه از فضاى پیرامونى غافل و موجبات محاصره و اضمحلال انقلاب را فراهم مىنماید، اساسا دیدگاهى ضد (غیر) اسلامى است زیرا نسبتبه اولین وظیفه دولت اسلامى یا هر فرد مسلمان که نشر و تبلیغ اسلام در جهان است موضعى منفى دارد، وظیفهاى که مسلمانان در ضعیفترین شرایط سیاسى و اجتماعى خود و در زمان دور بودن از قدرت از آن دست نکشیدند، و جهاد مستمر حضرت امام در این رابطه نزدیک به هفتاد سال قدمت دارد.
آنچه از بررسى مواضع حضرت امام در نفى و طرد سه دیدگاه فوق مسلم است، تلاش ایشان براى بنیانگذارى روش و شیوه جدیدى براى صدور انقلاب (اسلامى) است. زیرا شکست هر سه دیدگاه، مبین وجود روشهاى مقابله با آنها در ادبیات سیاسى غرب و نظامهاى استعمارى پیشرفته و سازمانهاى جاسوسى با سابقهاش مىباشد و امام با طرد آنها و جایگزینى روش جدیدى براى صدور انقلاب نیروى بازدارندگى غرب در این مقوله را زمینگیر، سردرگم و ناتوان ساخت. به گونهاى که یکى از منادیان دیدگاه سوم که هم سابقه زندگى طولانى در غرب و هم ارتباطات وسیعى با محافل این کشورها دارد، به شکل ناشیانهاى ضمن منحوس دانستن واژه"صدور انقلاب" (6) در محاوره بینالمللى دلایل مخالفتخود و جریان همفکرش را با صدور انقلاب چنین بیان مىکند. " انقلاب کالا نیست که در کولهپشتىهاى انقلابىهاى ایران بشود به دنیا صادرش کرد". (7) تردیدى نیست کهاندیشه صدور انقلاب در کولهپشتى متعلق به هیچیک از مسئولین و انقلابیون جمهورى اسلامى ایران نبوده و نیست. زیرا کسانى که فکر مىکنند انقلاب کالائى است که در کوله پشتى قابل صدور باشد هماناندازه احمقند که کسانى بخواهند با همین انگ و بر چسب از صدور انقلاب جلوگیرى کنند، على ایحال از دیدگاه حضرت امام اعتقاد به اسلام و ارزشهاى متعالى آن مترادف با احساس مسئولیت دائمى نسبتبه سرنوشت کلیه انسانهاست، در این دیدگاه همانگونه که نادیده انگاشتن مرزها نتیجهاى جز ماجراجوئى و شکست در پى ندارد، بستن مرزها و اسیر شدن در قیوداتى نظیر رشد و توسعه ملى بدون توجه به سرنوشتسایر ملتها کارى عبث و بیهوده است و نمىتوان الگوى مناسبى براى ملتها گردید مگر آنکه در قبال مسائل و معضلات آنها احساس مسئولیت دائمى داشت و به نداى مظلومیت آنها پاسخ داد. به بارو حضرت امام اشاعه پیام رهایى بخش و عزت آفرین انقلاب اسلامى د رعصر ارتباطات موکول به اجازه نشر ا ز جانب مخالفان نیست، بویژه اگر این انقلاب بر علیه درد و رنج مشترک همه انسانها باشد، حضرت امام، انقلاب اسلامى را الگوى ارزشهاى مطلوب مردم تحتستم مىدانستند و معتقد بودند انقلاب اسلامى از آن جهت که معرف آرمانهاى مردم محروم و مسلمانان مظلوم است، مورد پذیرش آنان قرار خواهد گرفت و مشى خود را بر نفى ظلم و ظلمپذیرى، نفى سلطه و سلطهگرى و نفى سکوت و برخورد انفعالى قرار دادند. ایشان بدینسان انقلاب اسلامى را نه به عنوان یک آرمان و آرزوى دست نیافتنى بلکه به عنوان یک امر عملى و تحقق پذیر به دنیا صادر کردند. بهتر آن است که خاتمه این فصل را مزین به کلمات همیشه جاوید آن حضرت کنیم و شاهد کوشش خستگى ناپذیر ایشان از قبل از پیروزى انقلاب اسلامى تا آخرین روزهاى حیات مبارکشان درباره همین تکلیف الهى - صدور انقلاب - باشیم. و در این رابطه، مخاطبین انقلاب اسلامى و مفاهیم قابل صدور آن را به شمارهاى دیگر واگذا رنمائیم.
"نهضت مقدس ایران، نهضت اسلامى است. از این جهتبدیهى است که همه مسلمین جهان تحت تاثیر آن قرار مىگیرند." (8) (10/10/1357)
"ما انقلابمان را به جهان صادر مىکنیم. چرا که انقلاب ما اسلامى است. و تا بانگ لا اله الا الله و محمد رسول الله (ص) بر تمام جهان طنین نیفکند مبارزه هست و تا مبارزه در هر کجاى جهان علیه مستکبرین هست ما هستیم." (9) (22/11/58)
"ما باید در صدرو انقلابمان به جهان کوششم کنیم و تفکر اینکه ما انقلابمان را صادر نمىکنیم کنار بگذاریم زیرا اسلام بین کشورهاى مسلمان فرقى قائل نمىباشد و پشتیبان تمام مستضعفین جهان است. از طرفى دیگر تمام قدرتها و ابرقدرتها کمر به نابودى مان بستهاند و اگر ما در بسته بمانیم قطعا با شکست مواجه خواهیم شد. ما باید حسابمان را صریحا با قدرتها و ابرقدرتها یکسره کنیم و به آنها نشان دهیم که با تمام گرفتاریهاى مشقتبارى که داریم با جهان برخورد مکتبى مىنمائیم." (10) (1/1/59)
"ما امروز دورنماى صدور انقلاب اسلامى را در جهان مستضعفان و مظلومان بیش از پیش مىبینیم." (11) (15/2/62)
"اسلام صادر شد در سرتاسر دنیا، از این سیاههاى عزیزى که در امریکا هستند و تا افریقا و تا شوروى و همه جا، نور اسلام تابیده است و توجه مردم به اسلام شده است. و مقصود ما از صدور انقلاب همین بود و تحقق پیدا کرد و انشاءالله اسلام در همهجا غلبه بر کفر پیدا خواهد کرد." (12) (4/2/64)
"عطر خونهاى پاک شهداى عزیز ما، در تمامى جهان پیچیده و اثرات آن را در اقصى نقاط عالم مشاهده مىکنیم. حماسه مردم فلسطین یک پدیده تصادفى نیست، آیا دنیا تصور مىکند که این حماسه را چه کسانى سرودهاند و هم اکنون مردم فلسطین به چه آرمانى تکیه کردهاند که بىمحابا و با دستخالى در برابر حملات وحشیانه صهیونیستها مقاومت مىکنند؟ آیا تنها آواى وطنگرایى است که از وجود آنان دنیایى از صلابت آفریده است؟ آیا از درختسیاستبازان خود فروخته است که بر دامن فلسطینیان میوه استقامت و زیتون نور و امید مىریزد؟ اگر این چنین بود، اینها که سالهاست در کنار فلسطینیان و به نام ملت فلسطین نان خوردهاند! شکى نیست که این آواى الله اکبر است، این همان فریاد ملت ماست که در ایران شاه را و در بیتالمقدس غاصبین را به نومیدى کشاند. و این تحقق همان شعار برائت است که ملت فلسطین در تظاهرات حج، دوشادوش خواهران و برادران ایرانى خود فریاد رساى آزادى قدس را سر داد و مرگ بر آمریکا، شوروى و اسرائیل گفت، و بر همان بستر شهادتى که خون عزیزان ما بر آن ریخته شد، او نیز نثار خون نمود و به رسم شهادت آرمید. آرى، فلسطینى راه گم کرده خود را از راه برائت ما یافت و دیدیم که در این مبارزه چطور حصارهاى آهنین فرو ریخت و چگونه خون بر شمشیر و ایمان بر کفر و فریاد بر گلوله پیروز شد و چطور خواب بنىاسرائیل در تصرف از نیل تا فرات آشفته گشت، و دوباره کوکب دریه فلسطین از شجره مبارکه لاشرقیه و لاغربیه ما برافروخت. و امروز به همان گونه که فعالیتهاى وسیعى در سراسر جهان براى به سازش کشیدن ما به کفر و شرک در جریان است، براى خاموش کردن شعلههاى خشم ملت مسلمان فلسطین نیز به همان شکل ادامه دارد و این تنها یک نمونه از پیشرفت انقلاب است. و حال آن که معتقدین به اصول انقلاب اسلامى ما در سراسر جهان رو به فزونى نهاده است و ما اینها را سرمایههاى بالقوه انقلاب خود تلقى مىکنیم، و هم آنهایى که با مرکب خون طومار حمایت از ما را امضا مىکنند و با سرو جان دعوت انقلاب را لبیک مىگویند و به یارى خداوند کنترل همه جهان را به دستخواهند گرفت.
امروز جنگ حق و باطل، جنگ فقر و غنا، جنگ استضعاف و استکبار و جنگ پابرهنهها و مرفهین بىدرد شروع شده است. و من دست و بازوى همه عزیزانى که در سراسر جهان کولهبار مبارزه را بر دوش گرفتهاند و عزم جهاد در راه خدا و اعتلاى عزت مسلمین را نمودهاند، مىبوسم و سلام و درودهاى خالصانه خود را به همه غنچههاى آزادى و کمال نثار مىکنم و به ملت عزیز و دلاور ایران هم عرض مىکنم خداوند آثار و برکات معنویتشما را به جهان صادر نموده است، و قلبها و چشمان پر فروغ شما کانون حمایت از محرومان شده است، و شراره کینه انقلابىتان جهانخواران چپ و راست را به وحشتانداخته است." (13)
فهرست منابع
1. صدور انقلاب از دیدگاه امام خمینى - تبیان دفتر ششم چاپ اول تابستان 1374 ص25
2. همان صفحه 13
3. همان ص 59
4. همان ص 47
5. همان ص34
6و7. مصاحبه دکتر یزدى با مجله آبان شماره 50 و 49
8. صدور انقلاب از دیدگاه امام خمینى - ص25
9. همان ص34
10. همان ص35و34
11. همان ص92
12. همان ص 114
13. همان ص119و118
در این مقاله از مقدمه ارزشمند جناب آقاى حمید انصارى بر "صدور انقلاب از دیدگاه امام خمینى" استفاده بىشمارى شده است و در جاى جاى مقاله عبارات و برداشتهائى از آن وجود دارد که به علت کثرت استفاده از پىنوشتخوددارى شده است.
مجله حضور شماره 26
- ۹۲/۱۱/۱۵